کمربندی تنکابن


امروز میخوام درباره یکی از مشکلات شهر تنکابن(شهسوار) بنویسم…

کمربندی بزرگ شهر چند سالیست افتتاح شده، و البته چه افتتاح شدنی

آدم های بسیاری بخاطر افتتاح زودهنگام این کمربندی که بسیار بسیار بسیار نااستاندارد هست فوت شدن… از جمله چندتن از اهالی ده ما «پسکلایه بزرگ»

یکیشون زمستان 91 اسمش علیرضا بود صداش میکردیم فریار… ماشین بهش زد و در رفت

یکی دیگه هم حامد که داشت از سر زمین بر میگشت، همین تابستونی ماشین بهش زد و تو کما بود و بعد فوت شد، حامد پسر بزرگ خونواده بود و وقتی بچه بود پدرش فوت شده بود. سرباز بود. شاید مادرش دلخوش بود به اینکه پسر بزرگش حالا در نبود پدر میتونه یکم از سختی های زندگی مادر کم کنه… اما داغ پسرشم اضافه شد به دردهای دیگه اش.

اما فریار… فریار تازه چندماه بود عقد کرده بود… بازار ماهی فروشا پیش باباش کار میکرد… یه هفته قبل مردنش رفتم بازار دیدمش….

بگذریم… افراد پا به سن گذاشته ای از دهمون هم بودند که در این کمربندی جونشون رو از دست دادن… حالا نمیخوام غمنامه بنویسم برای همشون.

فقط

اون کسی که جواز تردد در این کمربندی رو در حالیکه هنوز آماده بهره برداری نبود داد، بدونه؛ اون دنیا باید جواب همه این ها رو پس بده… والسلام.